سلام دردونه ی من امروز دوشنبه اس....... چهارم دی شنبه بعد از ظهر ساعت 6 دکتر کریمی شما رو ختنه کرد خدا رو شکر همه چیز عالی بود و اصلا اذیت نشدی فقط موقعی که آمپول بی حسی رو زدن یه کوچولو گریه کردی که اونم به محض اینکه شیشه ی شیر رو گذاشتن تو دهنت آروم شدی اول باباعلی و بابایی عبدالله تو رو بردن تو اتاق اما طفلکی بابایی عبدالله طاقت نداشت تو رو اونجوری ببینه همش منتظر بود آقاجون بیاد و اون از اتاق بیاد بیرون همینکه آقاجون و عمه معصومه اومدن بابایی از اتاق اومد بیرون خلاصه اینکه تو کل مدت ختنه باباجون پاهاتو نگه داشته بود(خیلی اعصابش خورد شد) و آقاجون شیشه شیر نگه داشته بود تو دهنت و تو واسه خودت کیف میکردی و اصلا نفهمی...